در جلد سوم کتاب جامع مفیدی حکایتی طنز در رابطه با به جاسوسی فرستادن یک نفر اشکذری به شیراز توسط حاکم یزد نقل شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست! 

اشکذرخبر – حسین دهقانی؛ کتاب جامع مفیدی تالیف  محمد مفید مستوفی بافقی تاریخ جامع مفصلی است از شهر یزد و توابع آن از عهد اسکندر مقدونی تا قرن یازدهم هجری (قرنی که مولف کتاب در آن زندگی می کرد) چند جا هم اشاراتی به اشکذر شده است. در جلد سوم آن حکایتی طنز در رابطه با به جاسوسی فرستادن یک نفر اشکذری به شیراز توسط حاکم یزد نقل شده است،که خواندن آن خالی از لطف نیست.

محمد مفید مستوفی بافقی در صفحه ۷۱۸ کتاب نوشته است:

«در تاریخ آن مظفر مسطور است که در آن زمان که دارالملک فارس محل حکومتگاه پادشاه مطلع جلال الدین شاه شجاع بود برادرزاده اش شاه یحیی در خطه یزد رایت مخالف ارتفاع می داد [ پرچم مخالفت بلند می کرد ] و بدین سبب میانه عم و و برادرزاده مدتها لشکر خلاف در میدان مبارزات تاخته باهم در مقام جدال می بودند و شاه شجاع هرساله جمعی را از شیراز فرستادی تا نواحی یزد را غارت می کردند .نوبتی شاه یحیی یکی از مردم اشکذر را به تجسس به شیراز از جهت استخبار فرستاد آن شخص به شیراز رفت و از هیچ ممر تفحص این امر نتوانست نمود. عاقبت الامر داخل بارگاه پادشاه شده بعرض رساند که مردی روستائیم ومرا مدتی شدکه والی یزد به جاسوسی فرستاد تامعلوم کنم که شما درین سال کسی رابه غارت نواحی یزد خواهید فرستاد یا نه. ازهیچ کس معلوم نتوانستم کرد٬به خاطرم رسید که کسی بهتر از شما نمی داند.پادشاه تبسم کنان فرمود داعیه داشتم که جمعی را بفرستم اما به جهت خاطر تو برطرف کردم . آن شخص چند قدم رفته بازگشت وبا پادشاه گفت مبادا از قول خود برگردی و مرا شرمنده و دروغ گوی کنی؟ پادشاه به غایت شکفته گشت و او را به خلعت و انعام نوازش فرمود.»

لینک کوتاه : https://ashkezarnews.ir/F5fvy