تاریخ اشکذر | پایگاه خبری اشکذر نیوز
سالی که بواسطه صداقت و سادگی مرد اشکذری یزد از تاراج در امان ماند!
در روزگاری که تهدید لشکریان شاه شجاع بر یزد سایه افکنده بود، مردی سادهدل از اشکذر با صداقت خود توانست جنگ و رنج را از مردمان یزد دور کند.
داستان اولین ماشینی که به اشکذر آمد!
کسی اول باور نمی کرد می گفتند آتش می کنی آتش خودش می بردش می گفتند: یک چیزی مثل آم غربال می ماند. کله این طرف و آن طرف می کند. آتش خانه هم دارد. می گفتند آتش تویش می سوزد پیدا نیست
مشقات تعیین وقت و اوقات شرعی / میرزا محمد پیشداد موذن و مناجات خوان اشکذر
دقایقی قبل از اذان صبح میرزا محمّدبر روی بام می آمد و سه بار می گفت « آب است و تریاک» و بعد می گفت «آب است و زهر مار» یعنی مردم، اذان صبح نزدیک است و دست از خوردن و آشامیدن بکشید! و پیشخوانی اذان صبح را شروع می کرد

















Friday, 5 December , 2025