روایت زمان‌سنجی آب در قنات‌ اشکذر ۲۱ شهریور ۱۴۰۴

روایت زمان‌سنجی آب در قنات‌ اشکذر

در روزگاری نه‌چندان دور، در دل دشت‌های خشک و آفتاب‌خورده‌ی ایران، تقسیم آب قنات میان کشاورزان هنری بود به‌دقت ساعت‌سازی.

روزی روزگاری اشکذر | پایگاه خبری اشکذر نیوز - Part 3
مالیات دوچرخه؛ از خاطرات مرحوم ملاعباس حیدری ۲۳ شهریور ۱۴۰۱

مالیات دوچرخه؛ از خاطرات مرحوم ملاعباس حیدری

هر کس دوچرخه داشت بایست مالیات آن را می داد. تقریبا یک ماه می شد که من از سربازی برگشته بودم که از اداره ی دارایی قبضی برایم آوردند بابت مالیات دوچرخه، مبلغ آن ۴۵ تومان بود که باید می رفتم و آن را می پرداختم. من از دیدن قبض مالیات و مبلغ زیاد آن جا خوردم. دوچرخه ی من خودش ۳۰ تومن هم ارزش نداشت ولی ۴۵ تومان مالیات می خواست؟!

داستان «سیل سیاه» و «سیل اشکذر» ۰۹ مرداد ۱۴۰۱

داستان «سیل سیاه» و «سیل اشکذر»

سیل درختان .احشام و… در مسیر خود به چرخاب اشکذر آورد سالخوردگان اشکذر روایت می کنند بعد از سیل مردم به چرخاب می رفتند و درختان و چوب هایی که سیلاب آورده بود را به اشکذر می آوردند تا بعنوان هیزم از آن استفاده کنند.

مراسم شهدای عملیات بدر در اشکذر+ عکس ۳۱ تیر ۱۴۰۱

مراسم شهدای عملیات بدر در اشکذر+ عکس

سردار «محمدمهدی فرهنگ‌دوست» بیان می کرد: یکی از مجالسی که صحبت کردم شهر اشکذر بود ،در عملیات بدر تعداد شهدای شهرستان اشکذر نسبتا زیاد بود شهدایی مثل[محمدحسین] جعفری نسب ،کاظم دهقان ، دیودیده و…

«هُکک بازی» یا «سِلُک بازی» ۳۱ خرداد ۱۴۰۱

«هُکک بازی» یا «سِلُک بازی»

«هُکک بازی»بازی کم خرجی بود که روزگاری دختران و پسران در کوچه و خانه انجام  می دادند، این بازی برای فصلهای گرم تابستان و سرد زمستان مناسب بود بچه ها در روزهای گرم سال جاهای نسرم و خنکی مانند زیر ساباط ، آب انبار، کریاس و در روزهای سرد سال پهنا آفتاب را انتخاب می کردند و مدتها مشغول این بازی می شدند،

طنز «چای در بهشت؟!» ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱

طنز «چای در بهشت؟!»

شیخ بالای منبر از اوصاف بهشت می گفت :« در بهشت باغ های هست  که جوی های عسل در آن جاریست و…»

وقایع اتفاقیه سال کرونایی ۱۳۹۹ اشکذر ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

وقایع اتفاقیه سال کرونایی ۱۳۹۹ اشکذر

نوروز سال  ۱۳۹۹ از دید و بازدید خبری نبود مردم از ترس واگیری کرونا خانه همدیگر و بزرگترها نرفتند و اغلب دید و بازدید ها به صورت مجازی بود اشکذریهای ساکنان شهرهای دیگر که هرسال نوروز به شهر خود باز می گشتند در همان شهرهای سکونت خود ماندند و به اشکذر نیامدند ؛و این ضرب المثل« اشکذری باش و اشکذر نباش »در ذهن تداعی می شد.

خاطره ای از طوفان و باد سیاه سال ۱۳۵۰ اشکذر ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱

خاطره ای از طوفان و باد سیاه سال ۱۳۵۰ اشکذر

کاظم نجیبی: در حالی که عصر بود و هوا روشن بود ناگهان همه جا تاریک و ظلمانی شد، به قدری که ما دیگر نمی توانستیم همدیگر را ببینیم، چشم اصلا کار نمی کرد، همه جا سیاه و تاریک شد. همدیگر را گم کردیم. طوفان صدای وحشتناکی داشت، زوزه می کشید و انگار ناله می کرد.

فرمان مظفرالدین شاه قاجار در خصوص معافی مالیات قنوات اشکذر و ده شیخی + سند ۲۳ فروردین ۱۴۰۱

فرمان مظفرالدین شاه قاجار در خصوص معافی مالیات قنوات اشکذر و ده شیخی + سند

فرمان مظفرالدین شاه قاجار خطاب به جلال الدوله حکمران منطقه یزد در خصوص معافی مالیات قنوات اشکذر و ده شیخی متعلق به ورثه حاجی حسین یزدی در تاریخ ۱۳۱۹ هجری قمری می باشد

پلوی نوروز بخور ، با روغنش ارهّ ات چرب کن ، برو انگور رزن کن ۰۲ فروردین ۱۴۰۱

پلوی نوروز بخور ، با روغنش ارهّ ات چرب کن ، برو انگور رزن کن

«پلوی نوروز بخور ، با روغنش ارهّ ات چرب کن ، برو انگور رزن کن» یعنی اینکه  با روغن پلویی که نوروز خورده ای ارهّ ات را چرب کن وبا آن درخت انگور هرس کن

نوروز سالهای دور اشکذر ۲۹ اسفند ۱۴۰۰

نوروز سالهای دور اشکذر

چند روز به عید مانده تخم مرغ هایی که هر خانواده تولید خودش بود مصرف نمی کرد و آنها را جمع می کرد تا شب عید نوروز که تخم مرغ ها را به رنگ های مختلف رنگ می کردند.

سرخابی های اشکذر (عکس) ۲۶ اسفند ۱۴۰۰

سرخابی های اشکذر (عکس)

تیم فوتبال منتخب اشکذر در دهه شصت و هفتاد هم قرمز می پوشید هم آبی!

الهی خسر الدنیا و الآخره بشی ؟! (طنز) ۱۷ اسفند ۱۴۰۰

الهی خسر الدنیا و الآخره بشی ؟! (طنز)

شیخ  پس از اقامه نمازبه همراه جمعی از نمازگزاران از مسجد حاج رجبعلی اشکذر بیرون آمد و…

خیراتی به نام «سورکُک» ۳۰ بهمن ۱۴۰۰

خیراتی به نام «سورکُک»

در اشکذر به مانند بسیاری از مناطق استان یزد نان سورکُک را معمولاً روزهای پنجشنبه ماه مبارک رجب برای خیرات اموات به تعداد زیاد می پزند و برای آشنایان و همسایگان می برند

جاسوس اشکذری در دارالملک فارس؟! ۰۶ بهمن ۱۴۰۰

جاسوس اشکذری در دارالملک فارس؟!

در جلد سوم کتاب جامع مفیدی حکایتی طنز در رابطه با به جاسوسی فرستادن یک نفر اشکذری به شیراز توسط حاکم یزد نقل شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست! 

مصائب شیرین اولین کلاس های نهضت سواد آموزی ۰۶ دی ۱۴۰۰

مصائب شیرین اولین کلاس های نهضت سواد آموزی

مهدی جعفری نسب: یکی از شب ها گفتم:« این طوری نمی‌شود که شما هر وقت خواستید بیایید یعنی دارید مدرسه می آیید و می خواهید سواد یاد بگیرید باید نظم و حساب و کتاب توی کار باشد من الان چند وقت است که اینجا نشستم این طوری نمی‌شود» وقتی روضه خواندن و نصیحت هایم تمام شد یکی شان گفت:« شب جمعه می شود یک ملا روضه نشینیم؟»