سالها قبل مردی بذله گو ،کوله بدوش از شهر یزد به اشکذر برمی گشت.او بلندبلند بطوریکه اطرافیان بشنوند می گفت :« الهی شکر! »یکی از …

کتاب «جامانده از حبیب » مجموعه خاطرات شفاهی سردار «محمدمهدی فرهنگ‌دوست» از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس استان یزد است .این کتاب روایات ناب و دسته اولی است از نحوه تشکیل تیپ مستقل الغدیر یزد و عملیات هایی که این تیپ و رزمندگان یزدی  در آن حضور داشتند

سردار محمد مهدی فرهنگ دوست چنین نقل می کند: برادر اول شاطرکه اهل اشکذر بود گفت؛ اگر آدم بخواهد شهید و حوریه نصیب شود؛ از این طرف باید برود. گفتم؛ بله باید از این طرف برود تا یک تیر به او بخورد ولی تیر به هرکسی نمی خورد؛ فعلاً که اینجا هستیم و کسی جایی نمی رود؛ نمی دانستم او چه منظوری از این سوال دارد؟ اینقدر ناراحت بودم که حوصله پاسخگویی به او نداشتم با خودم گفتم حالا اینجا فرصت پیدا کرده است!

شخصی که بالای درخت است  انار را می‌چیند و  با گفتن کلمه الله،  انار را پایین می اندازد و شخص  پایین درخت  که معمولا روی زمین نشسته است انارهای به پایین پرتاب شده را دو دستی گرفته و آن را آرام روی زمین می گذارد او موظب است تا انارها آسیب نبیند در فصل برداشت انار  کوچه باغهای این شهر پر است  از بانگ  الله الله 

اولین بازار اشکذر در محلی مجاور حسینیه حاجی علیرضا بوده و در حدود ۱۰۰سال پیش ساخته شده است. سازنده آن فردی به نام سید یحیی شهری بوده است. وی در شهر یزد به نانوایی اشتغال داشته و بر اثر کسادی کار به اشکذر می آید و بازاری سر پوشیده احداث می نماید که دارای ۴ باب مغازه بوده است.

یکی از موقوفات مهم وقف های علومی هاست و جریانش هم اینطوری بوده که یک ترک تبریزی  به نام حاجی علی محمد دختر فلجی داشته که در پی درمان بوده و برای خوب شدنش همه کاری می کرده، یک بار تجارتی به یزد می آورد خبردار می شود که اشکذر یک حسینیه دارد که شفا می دهد، دخترش را برمی دارد و…

با شروع جنگ؛ گروهی از آوارگان و جنگ‌زدگان هم به اشکذر آمدند. آن‌ها را در خانه‌های سازمانی و بعضی ساختمان‌های دولتی و جا‌های دیگری که خالی افتاده بود؛ جا دادند.

علی محمد دهقانی اشکذری از دبیران بازنشسته اداره آموزش و پرورش شهرستان اشکذر است او مهارت زیادی در زبان انگلیسی دارد وی علاقه بی حدو اندازه ای به رمان  پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی دارد بطوریکه این رمان را به زبان اصلی از حفظ کرده است

شنا در تنوره سختی های خودش را داشت جرا که تنوره بسیار عمیق بود و در انتهای تنوره فشار آب زیاد بود و همچنین هنگام شیرجه از دیوارهای اطراف احتمال برخورد  سر بچه ها به لبه تنوره زیاد بود.

نگهبانی فرستادم لحظه ای بعد برگشت و گفت: «کجا نگهبانی بدهم، دیودیده که نیست» بلافاصله اسلحه را برداشتم و از سنگر بیرون آمدم دیدم دیودیده که نیست، سنگرش هم نیست… یعنی یک خمپاره ۱۲۰ آمده بود و دیودیده و سنگرش را برده بود.

بی ربط نیست امشب روایت شهادت کاظم دیاله و  هم هیئتی او حاج عباس احمدی از زبان پدر شهید کاظم دیاله که در وبلاگ شهید منتظرقائم منتشر شده بیاوریم.

حاج مهدی موسی می گوید پول من کفاف ساخت حسینیه نمی کند به او گفتند تو ساخت حسینیه را شروع کن خدا و اباعبدالله(ع) کمکت می کنند در ضمن ما هم در کنارت هستیم

در آستانه ماه محرم ، فیلم مستند ” مرد ۲۰۰ ساله” که با موضوع زندگینامه و خاطرات “پزشک شهید سید رضا پاک نژاد، به کارگردانی سیدجلال دهقانی اشکذر در شهرستان اکران خصوصی شد.

زرتشتیانی که از اله آباد زارچ برای روضه خوانی به اشکذر می آمدند در منزل محمود آقا علوی جدا از بقیه  کنار آن جوی آب می نشستند.

۱۳۶۲/۵/۱۵ پرتکرارترین تاریخ شهادت حک شده بر روی سنگ قبر مطهر شهدا روضه الشهدا شهر اشکذر است.