گمان بر اين است که اگر کمي دايره بررسي و نظرخواهي را گسترده‏تر مي‌کردند و اگر افراد صاحب‌نظرتر و با تجربه‏ تر را دخالت مي‌دادند، شايد به نتايج بهتر و الگوي قابل اجراتري از مناظره‌هاي «درخور» مي‌رسيدند. در لغتنامه‌هاي زبان فارسي، مناظره که يک واژه عربي است، اين روزها ‌معادل debate در زبان انگليسي قرار […]

گمان بر اين است که اگر کمي دايره بررسي و نظرخواهي را گسترده‏تر مي‌کردند و اگر افراد صاحب‌نظرتر و با تجربه‏ تر را دخالت مي‌دادند، شايد به نتايج بهتر و الگوي قابل اجراتري از مناظره‌هاي «درخور» مي‌رسيدند.

در لغتنامه‌هاي زبان فارسي، مناظره که يک واژه عربي است، اين روزها ‌معادل debate در زبان انگليسي قرار داده شده ‌و ‌به معناي «با هم نظر کردن يعني فکر کردن در حقيقت و ماهيت چيزي، با هم بحث کردن و حتي مجادله و نزاع با همديگر و بحث با يکديگر در حقيقت و ماهيت چيزي» است.

در لغتنامه‏هاي انگليسي هم از debate به عنوان «بحث استدلالي، اشکال، چالش جنجال برانگيز و گفت‌وگو به خصوص در حوزه علایق عمومي در پارلمان يا هر مجمع ديگر» ياد شده است. از اين روش عموما در پارلمان‏ها و پیش از هر گونه تصميم گيري به منظور روشن شدن ابعاد گوناگون موضوع مورد بحث استفاده مي‌شود.

کسي تاريخچه مناظره را نمي‌داند و مشخص نيست در چه روزي از روزهاي تاريخ براي نخستين بار دو نفر در برابر ديگران به بحث در مورد موضوعي پرداختند و اولين مناظره تاريخ را شکل دادند.

با ‌وجود این، تاريخچه اولين مناظره ثبت شده در تاريخ کشور ما گويا به زمان هخامنشيان باز‌مي‌گردد. به نوشته هرودوت، مورخ يوناني در سال ۵۲۲ پيش از ميلاد، پس از قتل بردياي دروغين، هفت تن از بزرگان ايران، براي شکل حکومتي آينده ايران به مناظره نشستند. در نهايت اين مناظره به نفع داريوش ‌پايان یافت و او به شاهنشاهي رسيد.

مناظره به عنوان شيوه‏اي براي استدلال و رو در رو قرار دادن نظر و انديشه در تاريخ باستان ايران، روم و يونان رواج داشته است. به گفته مورخان در ميان مسلمانان، فن مناظره يا « جدال احسنـ پس از گسترش علم کلام و فقه پديد آمده است. «دارالمناظره» در زمان مأمون، جايي بوده که بزرگان و دانشوران دربار در آن گرد مي‌آمدند و در‌باره مسائل علمي بحث و مناظره مي‌کردند.

پس مناظره روشی ناشناخته، غريب و عجيب نيست که امروزه نياز به بازسازی و حتی اختراع دوباره داشته باشد. مناظره هميشه ساختاري ساده داشته که تنها نياز به دو يا چند نفر طرف‌هاي بحث دارد و بس. مناظره‏هاي سياسي که سالها در زمان انتخابات بالاترين مقام‌های سياسی از جمله فرمانداران، نخست‏وزيران و ر‌ؤسای جمهور در غرب رواج دارد، تقريبا با همين ساختار بين دو يا چند نامزد برپا مي‌شود. حتي در دانشگاه‌هاي کشور خود ما طي دهه‏هاي اخير، همه روزه مناظره‏هایي برپا مي‌شود که تجربه بسيار خوبي در فضاي دانشجویي کشور به شمار مي‌آيد.

اما از آنجا که برخی از ما مايليم چرخ را دوباره اختراع کنيم، وقتي به فکر برپایي مناظره‏‌‌‌هاي تلويزيوني ميفتيم، به جاي آن که از تجربه ساده و مفيد ديگران بهره ببريم، به فکر ابداع شيوه‏هاي جديدي ميفتيم که قالب جديد و منحصر‌به‌فردي از مناظره ‌ارائه دهد.

خوب! اين تلاش به خودی خود خوب است؛ به شرط آن که روشی بهتر و الگوی موثرتر ارائه دهد. اما چرا آزمون و خطا آن هم نه در پشت صحنه که در روي صحنه با اين همه آثار پر حاشيه؟ چرا شيوه ابتکاری جديد؟ چرا استفاده نکردن از تجربه‏های آزمون شده موجود؟

در سال 1995 يعني در پنجاهمين سال پياده شدن نيروهاي متفقين در نرماندي که به عبارتي آغازگر پايان اشغال اروپا از سوي نازيسم تلقي مي‌شد، مراسمي در نرماندي بر پا شد که رونالد ريگان، رئيس جمهور وقت آمريکا در آن حضور داشت و بر نقش آمريکا در آزاد سازي اروپا از چنگ نازيسم و فاشيسم تأکيد مي‌کرد.

اين مراسم شانزده بار پیش از اجرا تمرين شد. حتي رئيس جمهور آمريکا که خود يک هنرپيشه کارکشته و ورزيده ‌هاليوودي بود، هشت بار در مراسم تمرين حضور يافت و مراسم مربوط به خودش را از آغاز تا پايان تمرين کرد که مبادا در روز مراسم در برابر 35 دوربين تلويزيون و چشم جهانيان کم بياورد و اشتباهي رخ دهد.

پرسش مهم امروز کارشناسان رسانه اين است که روش‌هاي ابداعي براي برپا کردن مناظره، تا چه میزان پیش ‌از اجرا به آزمون و محک قرار داده مي‌شوند.

• آيا آنقدر که وقت صرف دکور، لباس عوامل و تدارکات تشريفاتي مي‌کنيم، کمي هم وقت صرف تمرين و ارزيابي فنی و تخصصی اشکالات و رفع آنها قبل از اجرا مي‌کنيم؟

• چه کسي توصيه کرده که در يک مناظره 24 سوال نسبتا مشابه و تکراری، تشريحي، تستي و تصويري مطرح شود؟ مثلا آيا طرح چهار يا پنج پرسش مهم و بحث جدی و تعيين کننده کافی نبود؟

• چه کسي توصيه کرده که براي هر سوال فقط يک، دو يا سه دقيقه وقت باشد؟ آيا دادن وقت موسع به هر نامزد اشکالی داشت؟

• آيا بينندگان اين همه سوال و اين همه پاسخ کوتاه و گاه ناقص را به ذهن سپرده و نتيجه دلخواه را گرفته‏اند؟

در آغاز مناظره گفته شد که روش جديد ابداعي مناظره پس از هزاران نفر ساعت! جلسه، بحث و بررسي استادان ارتباطات و کارکشتگان عرصه رسانه حاصل شده است. آيا واقعا بضاعت اين همه دانشمند، استاد و افراد باتجريه در عرصه رسانه همين بوده است؟

نکند اساتيد برجسته و صاحب‌نظران خبره عرصه ارتباطات و استخوان خردکرده‌هاي با تجربه حوزه رسانه در طراحي چنين برنامه‏اي شرکت داده نشده‌اند و حتي نظر آنها خواسته نشده است. گمان بر اين است که اگر کمي دايره بررسي و نظرخواهي را گسترده‏تر مي‌کردند و اگر افراد صاحب‌نظرتر و با تجربه‏تر را دخالت مي‌دادند، شايد به نتايج بهتر و الگوي قابل اجراتري از مناظره‌هاي «درخور» مي‌رسيدند.

علي‏‌اکبر عبدالرشيدی * کارشناس رسانه

لینک کوتاه : https://ashkezarnews.ir/ZzWWz