برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاههای متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند.
اشکذر خبر ؛ احسان رضایی فعال حوزه کتاب و کتابخوانی درباره معروف ترین پدرهای دنیای ادبیات مطالبی گردآوری کرده است وی در کانال تلگرامی خود می نویسد : برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاههای متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند. این، فهرستی است که من از پدرهای خیالی در داستانهایی که خواندهام، در ذهن داشتم و آنها را طبق الگوهای متفاوت رابطه با فرزندان، در چند دسته تقسیم کردم. قاعدتا به این سیاهه میشود اسمهای دیگر هم اضافه کرد و آن فهرست کاملتر را برای مطالعات بعدی استفاده کرد. فعلا همین را داشته باشید
پدرهای کشته به دست پسر
ادیپ پدرش (لایوس) را میکشد.
ضحاک پدرش (مرداس) را میکشد.
«برادران کارامازوف» (جز آلیوشا) پدرشان را میکشند.
در «آتش بدون دود» یک مورد پدرکشی وجود دارد.
ولدمورت «در داستان هری پاتر» پدر ماگلش را کشته است.
پدرهایی که پسرشان را کشتند
اودیسه و تلگونوس
رستم و سهراب
گشتاسپ، اسفندیار را به جنگ رستم میفرستد و عملاً او را به کشتن میدهد.
پدر نیل در «انجمن شاعران مرده» آنقدر فشار میآورد که نیل خودکشی میکند.
پدرهای ناکام و خیر ندیده از فرزند
پریام، پادشاه تروا
فریدون در «شاهنامه»
«شاه لیر» و دخترهایش (شکسپیر)
پدر مقتول «هملت» (شکسپیر)
«باباگوریو» و دو دخترش (بالزاک)
«پدر خانواده» (دنیس دیدرو)
بابای بازاروفِ جوان در «پدران و پسران» (تورگنیف)
پدر رمان «ماهی بزرگ» (دانیل والاس) که بچهها هیچ وقت حرف هایش را باور نمیکنند.
اغلب پدرهای «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی)
پدرهای قدرتمند
«پدرخوانده های» ماریو پوزو
پدر سارا کرو (فرانسیس هادسن بارنت) که خیلی پولدار است.
پدر جسی در «خداحافظ گری کوپر» (رومن گاری)
لرد عزریل در «نیروی اهریمنی اش» (فیلیپ پولمن)
پدرهایی که زیاد گیر می دهند
پدر تام (گدا) در «شاهزاده و گدا» (مارک تواین)
دنتور و پسرهایش در «ارباب حلقهها» (تالکین)
پدر «خانواده تیبو» (روژه مارتن دوگار)
پدرهای بیمسئولیت
تناردیه پدر در «بینوایان» (ویکتور هوگو)
پدر اسکارلت «بر باد رفته» (مارگارت میچل)
هنچارد که «شهردار کاستربریج» هم میشود ولی فکر فروختن بچهاش رهایش نمیکند (تامس هاردی)
دکتر هورنیکور «گهواره گربه» (کورت ونهگات)
پدرهای بیعرضه
پدر مومو در «زندگی در پیش رو» (رومن گاری)
پدر مخترع بوگیر کفش در «گودالها» (لوییس ساکار)
پدرهای موثر در تربیت بچه
بابای کیتی در «آنا کارنینا» و باقی کارهای تولستوی
سروان «دختر سروان» (پوشکین)
آتیکوس فینچ در «کشتن مرغ مینا» (هارپر لی) که خیلی از منتقدها او را بهترین تصویر پدر در دنیای ادبیات میدانند.
پدر راوی در «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» (بلیک ماریسن)
پدرهایی با شخصیت پیچیده
پراپسرو در نمایشنامه «طوفان» (شکسپیر)
پدر سونیا در «جنایت و مکافات» (داستایوسکی)
پدر نیک در قصه «پدرها و پسرها» (همینگوی)
قصههای دن چاون «گاوخونی» (جعفر مدرس صادقی)
پدرهای بامزه
«قصههای بابام» (ارسکین کالدول)
کمیک «قصههای من و بابام» (اریش اُزِر)
داستان «ماجرای عمل لوزه کوچک بابام» در «شلوارهای وصلهدار» (رسول پرویزی)
پدر سعید در «داییجان ناپلئون» (پزشکزاد)
پدر مهاجرتکرده «عطرسنبل، بوی کاج» (فیروزه جزایری دوما)
پدرخواندهها
پدر ژپتو در «پینوکیو» (کارلو کلودی)
ژان والژان در «بینوایان» (ویکتور هوگو)
«بابا لنگ دراز» جودی ابوت (جین وبستر)
پدربزرگها
بابابزرگ نل در قصه «جعبه جواهر» چارلز دیکنز
بابابزرگ «هایدی» (جوانا اسپیری)
پدربزرگ سوفی در «راز داوینچی» (دن براون)
باباجون علی فتاح در «من او» (رضا امیرخانی)
دیدگاهتان را بنویسید