یکی از فولکلورهای کهن و سینه‌به‌سینه نقل‌شده در میان مردم اشکذر، افسانه‌ای دل‌انگیز درباره پیدایش نام این دیار است؛ روایتی که از اشک‌های دختری به نام «زر» در دل کویر آغاز می‌شود و به تولد نام «اشکذر» می‌انجامد.

به گزارش اشکذرخبر، فولکلور یا باور عامیانه را می‌توان مجموعه‌ای دانست از افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضرب‌المثل‌ها، طنزها، باورهای مردمی و رسوم که نسل‌به‌نسل در میان مردم جاری بوده است. یکی از فولکلورهای دل‌نشین و پررنگ در میان اهالی اشکذر، روایت افسانه‌ای درباره‌ی پیدایش نام این دیار است.

در حافظه‌ی مردم اشکذر، داستانی قدیمی نقل می‌شود که رنگ و بوی افسانه دارد و در گذر قرون، سینه‌به‌سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است.

می‌گویند روزی، دختری به نام «زر» با کاروانی خسته و تشنه به این خاک رسید. کویر بود و آفتاب، بی‌رحم و سوزان. چاهی یافتند؛ اما بی‌آب. دختر، دل‌شکسته، سر در چاه برد. اشک‌هایش چکیدند، چکیدند، و ناگهان… آب جوشید. کاروانیان سیراب شدند، زندگی دوباره آغاز شد.

از آن روز، این سرزمین را به یاد آن اشک‌های نجات‌بخش، «اشک زر» نامیدند؛ اشکِ زر. و با گذر زمان، در زبان مردم، «اشک زر» به «اشکذر» بدل شد.

لینک کوتاه : https://ashkezarnews.ir/QKUMr